همون وقتی ک اینجا غر زدم که تنهام و اینا
از چند روز بعدش سعی کردم با همکلاسیام بیشتر ارتباط برقرار کنم و توقعم هم بیارم پایین و بهش به دید گذروندن وقت نگاه کنم
و خیلی خوب بود! دوباره اونقدر حس تنهایی نکردم
و امشب که با بچه ها رفتیم بیرون حس کردم همشون مهربون تر شدن...
شاید اونا هم احساس نیاز به مهربونی دیدن رو داشتن...
و اینکه خیلی تا آخر خط زیاد فاصله نداریم
فقط خاطره ها میمونه...
دلتنگم شدم تازه!