آبان داد

آبان داد

ساعت شنی
آبان داد

آبان داد

ساعت شنی

تنها در خانه!

بدترین قسمت تنها در خانه اینه که میفهمی تنها نیستی و یه حشره ای (که معلوم نیست ملخه یا پروانه ست یا چی) هم هست و تو گمش کردی! (چونکه رنگش خاکیه!) 

و ساعت از 2  گذشته و فردا هم باید بلند شی بری سر کار! فلذا باید سعی کنی با چراغ روشن بخوابی! (که اگه حرکت کرد پیداش کنی! که در  واقع با این وضع نمیتونی بخوابی!) 


+ خوبی حشرات اینه که فقط من نیستم که از اونا میترسم و اونا هم به همون اندازه از من میترسن! :|


+ آپدیت حدود ساعت 3 و نیم!: این حشره این فهم رو داره که کجا بشینه که به احتمال کمتری گیر بیفته! و زرنگ هم هست که وقتی ماهیتابه رو به سمتش میبری در بره! و حتی میفهمه چی خطرناکه و باید در بره و چی خطرناک نیست و لازم نیست وقتی جوراب به سمتش پرت میشه حرکت کنه! :|

ایشالا آپدیت نداشته باشم دیگه و بگیرم بخوابم! 


+ پنج دقیقه بعد : نه اونقدرام زرنگ نبود و زیر ماهیتابه گیرش انداختم! بله من نمیتونم هیچ کار دیگه ای بکنم و تنها راهکارم گیر انداختنشون زیر لیوان و قابلمه و ایناست تا بابام برسه فراریشون بده یا بکشدشون! 

ش ب خ! 



+خانه ای که خانه ی من نیست!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد