شک دارم چون سختیا باعث نمیشن خیلی چیزا رو درک کنم فقط شاید ی تجربه بشن واسم ک بارای بعد واسم سخت نباشن من همون ادمم،ی اتفاق ک باعث نمیشه روح و درک من عوض شه،حالا هرچیم میخواد باشه باشه شاید بین معلومات و درک خلط کردید و یکی حسابشون کردید
یه سری حس ها، بیشتر درک میشن.. مثل غم، دلتنگی و... یا مثلا قبلا یه سری کارای آدما رو تو دلت سرزنش میکردی، بعد میبینی خودت فاصله ای تا انجام اون کارا نداری... :/
شک دارم چون سختیا باعث نمیشن خیلی چیزا رو درک کنم
فقط شاید ی تجربه بشن واسم ک بارای بعد واسم سخت نباشن
من همون ادمم،ی اتفاق ک باعث نمیشه روح و درک من عوض شه،حالا هرچیم میخواد باشه باشه
شاید بین معلومات و درک خلط کردید و یکی حسابشون کردید
یه سری حس ها، بیشتر درک میشن.. مثل غم، دلتنگی و...
یا مثلا قبلا یه سری کارای آدما رو تو دلت سرزنش میکردی، بعد میبینی خودت فاصله ای تا انجام اون کارا نداری...
:/
نمیدونم.. فرقشون چیه؟
واقعاهم چیزای زیادتری رو درک میکنی بعدش؟
چرا شک دارید؟
+ در مورد شما اینطور نیست؟